چند شب پیش خواب دیدم اومده خونمون بعد شب رو زمین لحاف تشک پهن کردیم که بخوابیم.داشتیم با هم حرف میزدیم که یهو تو خودش مچاله شد و شروع کرد به گریه کردن.انگار که دیگه نتونست تحمل کنه
منم بغلش کردم و سرشو گذاشتم رو سینم و همونجوری موهاشو ناز و نوازش کردم
خیلی خواب عجیبی بود.هنوزم میتونم همه چیو حس کنم
درباره این سایت